زرین کوب استادی خلاق در ادبیات عرفانی بود
به گزارش وبلاگ آبی اناری ها، مهدی ماحوزی در گفت وگو با خبرنگاران به جامعیت شخصیت عبدالحسین زرین کوب اشاره و مطرح نمود: عبدالحسین زرین کوب، 29 اسفند 1301به جهان آمد و 24 شهریور 1378درگذشت. وی علاوه بر نگارش و تحقیق در حوزه تاریخ، یک ادیب و منتقد ادبی بود که به ویژه در حوزه تصوف و مولوی شناسی مطالعات بسیاری را انجام داد.
ماحوزی از سرنی و پله پله تا دیدار خدا به قلم زرین کوب به عنوان دو کتاب شاخص و بی نظیر در حوزه مولوی شناسی یاد کرد و اضافه کرد: سرنی که به معنای راز نی است به تاثیر موسیقی در ادبیات فارسی و مثنوی مولوی نیز اشاره ظریفی دارد و انتخاب این نام برای اثری که به توضیح گزیده هایی از مثنوی اختصاص دارد ابتکاری فوق العاده بوده است.
وی با اشاره به اینکه در تمام مقاطع تحصیل دانشگاهی خود در رشته زبان و ادبیات فارسی افتخار شاگردی زرین کوب را داشته، گفت: در تمام مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دانشجوی زرین کوب بودم. زرین کوب در کلاس درس ادبیات دانشجومحور بود و نگاهش به دانشجو به عنوان کسی که در شروع راه است نبود بلکه دانشجو را یک دانشمند بالقوه می دانست که می تواند ضمن کسب دانش و معرفت در حوزه ادبیات فارسی به تدریج به مرتبه آفرینندگی و خلاقیت برسد و بتواند با درایت خاص خودش وارد عرصه تالیف و تحقیق ادبی گردد.
ماحوزی با تاکید بر اینکه زرین کوب استاد و دغدغه مند عرفان بود، اضافه کرد: از شاگردی در محضر زرین کوب دانستم که اگر سرنی و پله پله تا دیدار خدا را می نویسد میخواهد عرفان ایرانی و اسلامی و نیز فرهنگ و هنر ایرانی را بازتاب دهد. وی کاملا مسلط به عرفان بود و در رفتار و گفتارش نیز نوعی معنویت عرفانی موج می زد.
وی توضیح داد: زرین کوب را باید در عرصه ادبیات عرفانی یک خلاق و آفریننده و مجتهد و نه مقلد دانست. با تمام دانش و استادی، نماد تواضع، فروتنی و صبر بود.
ابیاتی از قصیده بلند ماحوزی در وصف زرین کوب
می خواستم حدیث تو عنوان کنم
توضیح یک از هزار به دیوان کنم
در پرده همایون استاد خویش
هر موی تن به نغمه هزاران کنم
سرنی ات ز پرده برون افگنم
بحر تو را ز کوزه نمایان کنم
نقشی بر آب را به مداین برم
وان را مثال صورت ایوان کنم
میراث صوفیان بنمایم تمام
منظومه ای به توضیح ز عرفان کنم
شمس الشموس دایره پیمای عشق
فارغ ز ابر تیره نقصان کنم
نقبی زنم به سمج خراباتیان
نقشی عجب ز کوچه رندان کنم
درسی کنم ز مدرسه بی قیل وقال
راه فرار بر خرد آسان کنم
غزالیئی کنم ز تهاقت چنان
کاو را از آنچه کرد پشیمان کنم
نقدالنصوص گرچه به رسم اندر است
نقد ادبش گوهر مقدار کنم
زی کاروان حله برم نقد جان
زان بی دروغ شعرش برهان کنم
ترسا قصیده نامه سبحانیش
همتای شعر تالی حسان کنم
وان توضیح پاک کش بندانم ستود
تاوان شعر شاعر شروان کنم...
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران