روایتی از ساختمان کیانپارس

به گزارش وبلاگ آبی اناری ها، گاهی که صدای پارک ماشینی را جلوی ساختمان می شنیدیم به شوخی به هم می گفتیم:لندکروز استیشن آمد. بلند شو ساک ات را ببند… کارهایت را بکن… نوبت توست… شوهرت را شکلات پیچ آورده اند.

روایتی از ساختمان کیانپارس

به گزارش وبلاگ آبی اناری ها، کتاب ساختمان کیانپارس روایت زندگی در جنگ را از نگاه همسران فرماندهان لشکر 41 ثارالله است در سال های 1364 تا 1367 که قسمتی از جوانی خود را در آن ساختمان زیسته اند است.

در این کتاب، راویان ساختمان کیانپارس، لحظات خوش آن روزها را حسرت آمیز با همه ما قسمت نموده اند. این اثر به وسیله انتشارات خط مقدم در 447 صفحه به چاپ رسیده است.

دربخشی از کتاب ساختمان کیانپارس می خوانیم: گوش کن… صدای ترمز ماشین ها را جلوی ساختمان می شنوی؟!!! بلندشو… شاید خبر از آمدن کسی باشد شاید خبر رفتنش.

گاهی که صدای پارک ماشینی را جلوی ساختمان می شنیدیم به شوخی به هم می گفتیم: لندکروز استیشن آمد. بلند شو ساک ات را ببند… کارهایت را بکن… نوبت توست… شوهرت را شکلات پیچ آورده اند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "روایتی از ساختمان کیانپارس" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روایتی از ساختمان کیانپارس"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید