آیا می توان افسرده ولی شادمان بود؟

به گزارش وبلاگ آبی اناری ها، افسرده ولی مسرور؛ آن قدرها هم که فکر می کنید عجیب نیست! افرادی که این ویژگی را دارند هم افراد عجیبی نیستند. شاید بهتر باشد کمی در مورد حالات خاکستری خود بیشتر بدانیم.

آیا می توان افسرده ولی شادمان بود؟

وبلاگ آبی اناری ها | افسرده ولی خشنود؛ آن قدرها هم که فکر می کنید عجیب نیست! افرادی که این ویژگی را دارند هم افراد عجیبی نیستند. شاید بهتر باشد کمی در مورد حالات خاکستری خود بیشتر بدانیم.

به گزارش وبلاگ آبی اناری ها به نقل از فاکس نیوز، اَشلی 30 ساله است. روزهایی در زندگی اش وجود داشته که او احساس کرده زندگی از این بهتر نمی شود. زمان کاریِ او انعطاف پذیر است. اشلی مدیر خلاق یک شرکت یادگیری از راه دور واقع در نَشویل است. او چندین ساعت در هفته را صرف اصلاح رمان می کند. اشلی می گوید: دوست دارم کتابم چاپ شود. زمانی که اثری را خلق می کنم حس خوبی دارم.

چندین ماه است که اشلی ازدواج کرده است. روابط اجتماعی خوبی دارد و همراه با همسرش رستوران ها و کافه ها شهر را یکی یکی امتحان می کنند. با دوستانش نیز روابط خوبی دارد.

زمان های وجود دارد که اشلی در زندگی احساس یاس می کند: رمان تمام نشده. رنگ قدیمی خانه. مسائل پیش پاافتاده ای که در عروسی خوب پیش نرفت. او می گوید: هر وقت به آن ها فکر می کنم بیشتر ناراحت می شوم. گاهی اوقات حتی حوصله ندارم تا لباس خوابم را دربیاورم. تمام روز را روی مبل می نشینم و کاملا منفعل هستم. فقط برای خودم تاسف می خورم.

خوشی و اندوهگینی تناقض خاصی را در زندگی او به وجود آورده است. تجربه ای غیرعادی از شاید افراد زیادی آن را تجربه نکنند. جین تواِنگه دکترای روانشناسی از دانشگاه سن دیگو دارد و نویسنده نسل من است. او می گوید: افرادی که خشنود هستند معمولا کمتر افسرده می شوند. اما این رابطه همیشه جواب نمی دهد. برخی هر دو حس را تجربه کنند.

زنان جوان بیشتر با این تناقض روبه رو خواهند شد. مطالعه ای که سال 2010 در مرکز پژوهشی پو انجام شد نشان داد افراد بالغ جوان بیشتر از مسن ترها خشنود هستند. 31 درصد آن ها بسیار خشنود و 56 درصد تقریبا خشنود بودند. اما علائم افسردگی در آن ها بیشتر از نسل قبلی ها بود.

تواِنگه سال 2014 پژوهشی را در ژورنال Social Indicators به چاپ رساند. این پژوهش نشان داد علائم افسردگی در افرادی که از سال 2000 به بعد در آمریکا به دنیا آمدند نسبت به جوانان دهه 80 و 90 بیشتر است. علائمی مانند احساس منفی، اختلال خواب و تمرکز کم.

این فرایند در خانم ها به مراتب بیشتر بود. خانم ها تقریبا دو برابر آقایان به افسردگی دچار می شوند. کلینیک مایو گزارش داده که از هر پنج زن، یک نفر با افسردگی در طول زندگی روبه رو خواهد شد. داده ها نشان می دهد زن ها بیشتر در مورد شکست ها فکر می کنند. تمام این وسواس های به علائم افسردگی منجر می شوند.

غم واقعی؟

غم و ناله غیرعادی نیست. بعد از یک روز بد شاید خیلی افسرده شوید. خستگی، عدم تمرکز و مشکلاتی از این دست در کوتاه مدت عادی است.

خشنودی اما قضاوتی ذهنی و هیجانی در مورد زندگی است. پرسشنامه های خشنودی و رضایت از زندگی که از طریق روانشناسان منتشر شده است سوالاتی را از این باب مطرح می کنند: آیا زندگی شما به ایده آل نزدیک است؟ و آیا تمام چیزهای مهمی که می خواهید را در زندگی دارید؟

علائم شادی و افسردگی معمولا در خلاف جهت یکدیگر هستند. به این معنا که هر چه از علائم یکی بیشتر داشته باشید، از علائم دیگری کمتر دارید. در واقع هر یک نشان دهنده ویژگی های متفاوتی است. به طور مثال، ممکن است شما از زندگی خود ناراضی باشید، اما همچنان حس شادابی را داشته باشید. یا از شرایط راضی باشید، اما احساس خوبی نداشته باشید.

افسردگی نیز مانند اختلالات دیگر طیف و درجه بندی دارد: از خفیف به میانه و زیاد. شخصی که دچار افسردگی خفیف است بیشتر اوقات افسرده است، اما ظواهر را به خوبی حفظ می کند. اما شخصی که افسردگی مزمن دارد حتی نمی تواند خودش را از تختخواب بیرون بکشد. محققان می گویند زمانی که شما خیلی ناراحت هستید، ولی این ناراحتی شما را از حاضر شدن در قرارهای قبل از ظهر یا جشن تولد دوستتان باز نمی دارد، کاملا عادی هستید؛ به ویژه اگر به تازگی رابطه ای را به انتها رسانده اید.

ناراحتی های زودگذر در تجربیات گسترده تر نیز وجود دارد. رابرت بیسوار دینر می گوید: پژوهش ها نشان داده غالب افراد بیشتر مواقع خشنود هستند. در واقع این سیر طبیعی ما است.

مارلو ورزشکاری 30 ساله است که دور از خانواده خود زندگی می کند. دوستانش با او رفت وآمد دارند. بیشتر دوستانش خانواده خود را تشکیل داده اند، اما او هنوز منتظر شخص مورد نظر خود است. مارلو زمانی که در خانه تنها است، احساس غم و ناراحتی فراوانی دارد. او در سه المپیک حاضر شده است. زمانی که روزهای بدی را سپری می کند، تمام عصبانیت و ناراحتی خود را در ورزش بوکس تخلیه می کند.

مشکل کمال گراییِ ما

رفتارهایی که باعث می شود زنان بسیار پیروز شوند می توانند به افسردگی آن ها نیز منجر شوند. همه ما اهدافی بلند پروازانه داریم. اگر به اهداف خود نرسیم، مایوس می شویم. گاهی اوقات، اگر مطابق انتظار دیگران ظاهر نشویم نیز همین مشکل را خواهیم داشت.

کمال گرایی می تواند از ما یک دانشجوی خوب یا یک کارمند خوب بسازد، اما با افسردگی نیز در ارتباط است. پاول هِویت استاد روانشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا است. او می گوید بنا به نتایج چندین پژوهش اجرا شده افرادی که می خواهند بی نقص باشند به شکل معناداری نسبت به علائم افسردگی آسیب پذیرتر هستند.

کارتر می گوید: ما شبانه روز در ارتباط هستیم. این اصلا مناسب نیست. ما باید به خودمان زمان تنهایی ببخشیم. شبکه های اجتماعی به ما اجازه می دهند که با افراد دیگر در شبانه روز در ارتباط باشیم. اما ثابت شده که شبکه های اجتماعی برای آسایش ما خیلی هم مفید نیست.

زندگی افراد تغییر کرده است. زیرا سبک زندگی تغییر کرده است. افراد برای کار به شهرهای دیگر می فرایند. سبک زندگی تازه تنهایی را ترویج می دهد که در نتیجه افسردگی به وجود می آید. کارتر می گوید: ما قبیله ای زندگی کرده ایم. در غارها بوده ایم. زمانی که بیشتر طول روز را تنها هستید، بخشی از مغز شما می پرسد پس افراد دیگر کجا هستند؟

افراد به کار مشغول می شوند. زندگی ها شلوغ شده است. دخترها و پسرهای جوان علی رغم وجود امکانات ارتباطی بیشتر تنهاتر شده اند و روزها را در فکر آینده خود سپری می کنند.

حالات بد، هر مقدار هم که دردناک باشند، همیشه مضر نیستند. این دسته افراد بهتر مصاحبه می کنند و دیرتر گول می خورند. آن ها نسبت به تهدیدها آگاه ترند. شرایط بد روحی می تواند نمایش شما در رقابت را بهبود بخشد. در واقع، افکار و احساسات منفی می توانند عامل پیروزیت شما شوند.

صد درصد درست است که هدف همه ما باید شادی و خشنودی باشد. اما باید به یاد داشته باشید که احساسات دیگر نیز کاملا نرمال هستند.

اما اگر افسرده بودید، باید چه کاری را انجام دهید؟ گاهی اوقات، اضافه کردن فعالیت یا دوست تازه به زندگی می تواند جان تازه ای به زندگی روزمره شما بخشد. ورزش نیز دومین راه حل است. در پی پشتیانی اجتماعی و هیجانی باشید. این یک ترفند دیگر برای کنار زدن افسردگی است.

شبکه های اجتماعی را گاهی می توان کنار گذاشت. شاید بهتر باشد با دوست خود تماس بگیرید و صدای او را بشنوید. روانشناس نیز می تواند گزینه خوبی باشد.

اما اگر افسردگی شما از نوع خفیف است خیلی هم سخت نگیرید. شاید بهتر باشد یک فنجان چای بخورید و به آهنگ های مورد علاقه خودتان گوش دهید. کافی است گاهی اوقات از ناراحتی خود لذت ببرید. باید بدانید که بالاخره این روز زمستانی به سر می رسد و یک آسمان آبی بهاری در انتظار شما خواهد بود.

منبع: فرادید

به "آیا می توان افسرده ولی شادمان بود؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا می توان افسرده ولی شادمان بود؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید